قسمت دوم از ترجمه کتاب "معامله برای زندگی"

(Trading for living)

زحمت ترجمه این کتاب را آقای حامد صمدی کشیده اند

(1):: چرا معامله می کنیم؟

شروع کردن به ترید کار آسانی است. وقتی می بریم در آسمان پرواز میکنیم و ناگھان می بازیم و ھمه چیز خراب میشود. مردم برای دلایل گوناگونی ترید میکنند – بعضی منطقی و بسیاری غیر منطقی. از دید بعضی ترید فرصتی برای یک شبه پولدار شدن است. پول برای بسیاری از مردم سمبل آزادی است. گر بدانید چگونه ترید کنید آزاد میشوید و میتوانید ساعات کار خودتان دست خودتان باشد و به کسی جوابگو نباشید. ترید ترکیب فوق العاده ای از بازیھای فکری است. اگر ریسک پذیر ھستید پتانسیل تریدر شدن ھم دارید.

تریدرھای خوب افراد پرکار و کوشایی ھستند که بر خلاف تصور اکثریت ھدفشان پولدار شدن نیست. ھدف آنھا خوب ترید کردن است. بالطبع اگر خوب ترید کنند، پول ھم در می آورند. اما آنان بیشتر بدنبال رسیدن به شخصیت بالاتری بعنوان تریدر ھستند.

یک تریدر به من میگفت که اگر من سالی نیم درصد باھوشتر بشوم، نابغه از دنیا میروم. تریدر دیگری به من میگفت :اگر صبح در کنار دست من نشسته باشی نمیتوانی بگویی من ٢٠٠٠ دلار در سود ھستم یا زیان. او در واقع به مرحله ای از توانایی در روانشناسی فردی رسیده که تحت تاثیر برد یا باختش قرار نمیگیرد. در این بازار اگر ندانید که به کجا میروید قطعاً مقصدتان جای خوبی نخواھد بود.

(2) :: خیال پردازی یا واقع بینی؟

تریدر موفق واقع گراست. او به دقت آنچه در بازار رخ میدھد را بررسی میکند و میانبر نمیزند. آماتورھا بر اساس خیال پردازی ھایشان ترید میکنند. آنھا بعد از چند مارجین کال به جای پخته شدن مانند کودکانی رفتار میکنند که شب از ترس روح در اتاقشان نمی خوانبد. زیان برای آنان ھمان روح ترسناک شبانه است .تریدر موفق باید خیال پردازی ھایش را بشناسد و بر آنھا غلبه کند.

(3) :: افسانه فکری

بازندگان این بازار فکر میکنند برندگان به اطلاعات مخفی خاصی دسترسی دارند. آنھا بدنبال سیستمھایی ھستند که "ھمیشه" درست جواب میدھند و ھزاران دلار در این راه خرج میکنند. بازندگان نمیدانند ترید کردن ساده تر از خیلی حرفه ھا مثل جراحی، ساخت پل و وکالت است. اکثر برندگان باھوش ھستند اما تعداد کمی از آنھا نابغه ھستند.
بسیاری از بازندگان فکر میکنند با داشتن حسابھای بزرگتر موفق میشوند. مشکل آنھا کمی سرمایه شان نیست. مشکل آنھا توسعه نیافتگی فکریشان است. آنھا فکر میکنند در ابتدا باید حسابشان وارد ضرر شود و سپس شروع به سود کردن بکنند، مانند اینکه از جراحی انتظار داشته باشیم قبل از آنکه بتواند با موفقیت آپاندیس کسی را بیرون آورد چندین نفر را بکشد!
بنابراین ھرگز از اصول مدیریت سرمایه عدول نکنید و ھرگز در ابتدا حسابی بزرگتر از ٢٠٠٠ دلار باز نکنید.

(4) :: افسانه خلبان خودکار

فرض کنید کسی به شما پیشنھاد فروش دستگاھی را بکند که با نصب آن روی اتومبیلتان نیازی به رانندگی ندارید. برخورد شما چه خواھد بود؟ به نظر اکثر ما ساخت چنین سیستم مطمئنی امکان پذیر نبوده و نیست. پس چرا به سیستمھای ترید اتوماتیک اطمینان داریم؟ به نظر شما عامل انسانی که در ترید دخیل است نقش کم رنگتری از عامل انسانی در رانندگی دارد؟ راستی اگر سیستم این افراد اینقدر عالی و مطمئن کار میکند، چرا آنرا بفروشند؟ چرا با این ھمه بانکھا را ورشکست نکنند؟ سالانه مبلغی حدود ١٠ میلیارد دلار صرف نوشتن " (holy Grail) "جام آب حیات سیستمھای خودکار ترید میشود و ھنوز کسی نمیتواند ادعا کند که چنین سیستم فوق العاده ای را پیدا کرده است، ھیچ کس. ھیچ سیستمی وجود ندارد که شما آنرا ست کنید و به تعطیلات بروید و برگردید و پولتان را برداشت کنید.
البته باید ذکر کنم به ھیچ وجه منکر روشھای مکانیکی نمیشوم اما تمام روشھای مکانیکی نیاز به "تصمیم گیری انسانی" دارند و سیستم تمام خودکار وجود ندارد.

(5) :: ترید با چشمان تمام بسته؟!

ھر تریدری باید در ھر سه زمینه روانشناسی، تحلیل بازار (سیستم ترید) و مدیریت سرمایه استاد شود. لنگ زدن در یکی از این سه شما را به زمین خواھد زد. اینھا سه پایه یک صندلی ھستند. بازندگان صندلیشان را بر یک یا حداکثر دو پایه بنا میکنند و البته به سیستم ترید توجه زیادی دارند و دایماً در حال تست و خرید سیستمھای جدید ھستند.
تریدھای شما باید بر اساس قوانین محکم بنا شده باشد. بعنوان یک تریدر باید احساساتتان را حین ترید تحلیل کنید و مطمئن براساس عقل و منطق و نه احساسات عمل میکنید. باید آنقدر مدیریت سرمایه تان خوب باشد که چند شکست پشت سر ھم نتواند شما را از بازار بیرون کند. ترید با چشمان تمام بسته ممکن نیست. با چشم باز ترید کنید.